سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسم الله الرحمن الرحیم
  بایگانی 84 افشاگر - افشاگر
نشانه دوستی خدا، دوست داشتن یاد خداستو نشانه دشمنی با خدا، دشمنی با یاد کردن خداست . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
منوی اصلی

[خـانه]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

لوگوی وبلاگ
بایگانی 84 افشاگر - افشاگر
بایگانی
بایگانی 84 افشاگر
بایگانی83 افشاگر
موضوعات

پیام
باسلام خدمت دوستان ... از دوستانی که تمایل دارند در بخش لینکهای این وبلاگ قرار بگیرند و بروز شدن وبلاگ خود را به دیگران یا کسانی که از این کد در وبلاگ خود استفاده می کنند ( با قید نام ماخذ الزامی است ) مطلع شوند لطفادر قسمت پیامها مشخصات وبلاگ و استان خود را قید نمایند ( بخصوص هم استانیهایم ، بوشهر ) بخش دیگری برای غیر بوشهریها بزودی راه اندازی خواهد شد.
دوستان بوشهری

لینکدونی

مسافر شب
افشاگر (پرشن بلاگ )
سحر
حمید
اندرونی
بچه مخفی
تایتان رایانه
سیما بینا( خواننده)
گروه آرین
ایران شاد
وب سایت بزرگان ایران
بلاگرولینگ
کوچه پس کوچه های بوشهر
نهمین رییس جمهور( امیر نادری)
رئال مادرید
گل گندم
خفن سرا

لوگوی دوستان







جستجوی وبلاگ
 :جستجو

با سرعتی بی نظیر و باور نکردنی و اعجاب انگیز متن یادداشتهارا کاوایش کنید!

موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
ارسال پیغام خصوصی
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
95491
بازدیدهای امروز وبلاگ
12
آمار بازدیدکنندگان

[گرفتن کد آمار وبلاگ]

پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

مطالب زیر توسط   افشاگر   نوشته شده است!

عنوان متن جنجال در محله جبری  

در ایام شادی ، ایامی که خداوند نور خود را برپهنای کره خاکی گستراند و پیام آور خود
که منجی عالم بشریت ، رسول اکرم (ص)چشم به جهان گشود .در چنین ایام که عالم و آدم
غرق در شادی و جشن هستند بعضی از جوانان که نمی دانم از روی کم عقلی و خامی خود
یا که از بی غیرتی و انحراف و کشانده شدن در منجلاب فساد ، دچار این حرکات می شود.
دوستان در شب عید ،جوانی به کام مرگ شتافت و آن هم به واسطه ارشاد و جدائی
اختلاف بین دو دوست .
داستان بدین قرار است که در چند روز گذشته در گیری بین دو دوست در محله جفره
در گرفت و این درگیری تا شب میلاد کشانده شد . قاتل که بچه محله جفره بوده در جبری
درگیر می شود . دوست مقتول در این میان برای جدا کردن این نزاع وارد صحنه شده ولی
قاتل که در حالت مستی بود با کشیدن چاقو و حمله به طرف مقابل ولی دوست خود را مجروح
کرده ، مقتول که این صحنه را مشاهده می کند با فرستادن صلواة طرفین را از درگیری منع می کند .
ولی جداکردن آن دو اشتباهن چاقو به قلب او برخورد کرده و او را مجروح می کند.
 در این میان قاتل که صحنه را می بیند فرار کرده ولی در میان را پشیمان شده و خود را به
کلانتری معرفی می کند .مجرو را به بیمارستان برده ، حال برخورد پرستاران و پزشکان با
مجروح چگونه بود ! ..... در آخر با لخته شدن خون مجروح و نبردن آن به اتاق عمل
در اتفاقات و انتظار و چشم به در داشتن که کی به اتاق عمل می رود ، چشمها همچنان انتظار ول قلب
ناامید از حرکت ایستاد ، و جوان را روانه قبرستان کرد .  

چند روز قبل از این ماجرا جسد دختری را در منطقه جلالی ،آب شیرین کن پیدا کردند
موضوع چه بوده .....؟؟؟؟
 


  نظرات شما  ( )

مطالب زیر توسط   افشاگر   نوشته شده است!

عنوان متن شیوع بیماری ساس در عسلویه  

شیوع بیماری ساس در بین برخی کارگران پالایشگاه گاز عسلویه .
علت چیست ؟ چرا در محیطی که کنترل زیاد و حساسیت ویژه ای
بخصوص نیروهای خارجی که در آن محیط مشغول هستند این چنین شود .
بله بنظر می رسد عدم سمپاشی از سوی پیمانکاران و متولیان کمپ ها و
افزایش حشره ای به نام ساس .عدم نگهداری صحیح و بهداشتی محیط های
کار و استراحت و وجود موش و ساس و سوسک و غیرو ....در محیط.


طی گزارش گزارشگر بیکارما ، در اوایل سال جدید بانک ملی اقدام به افتتاح
شعبه ای در ضلع غربی چهارراه ولیعصر ( عج ) نمود . طی سخنان که
ریاست محترم بانک مرکزی استان نمودند ، باز اقدام نا برابر و آن هم
بدست برادران سپاه، حال این نیروی نظامی در حال چه کارهائی یا چه
 برنامه ای می باشند خدا داند.
نیروی نظامی که فقط زیر نظر رهبر ،رهبری و هدایت می شود و هیچ
مرجعی بر عملکرد آنها نظارت نداشته باشد اینگونه است .
یا راحت بگویم که نیروای که تحت رهبری است این عملکرد اوست و...
داستان بدین قرار است که بسیج مقاومت سپاه پاسداران واقع در
خیابان سنگی چسبیده به ساختمان بانک ملی شعبه گلشن این زمین
یا ساختمان مقاومت مطعلق به بانک ملی بوده که سپاه حاظر به
برگرداندن آن به بانک نمی باشد .دیگر ماجرا و نامه نگاریها
بماند ،خود بهتر می دانید .


کشته شدن جوانی بدست گروه یا فردی؟
بحث برانگیز است که این جوان چرا به این شیوه کشته شده .
نیروی انتظامی جسد جوانی را که بوی تعفن آن منطقه را پر کرده
 بود پیدا کرد . این جوان را بطور وحشیانه به قتل رسانده بودند
ابتدا ضربه ای به سر مقتول وارد کرده بودند وبعد یکی از
دستهای او قطع و اقدام به بریدن سر او و سروبدن را به درون
فنس نیروی هوائی واقع در میدان آزادی ( برج مقام ) انداخته بودند .
علت چنین جنایتی چه می تواند باشد ؟ ....
 


  نظرات شما  ( )

مطالب زیر توسط   افشاگر   نوشته شده است!

عنوان متن هنوز زمزمه گر اشعار آن ایام بود.  

هنوز زمزمه گر اشعار آن ایام بود.
سالها است که از حنجره حاج صادق آهنگران ،سوز صدایش را شنیده و به قدرت قریحه اش پی برده
او هست و تا وقتی که ایران و ایرانی و خاطرات جنگ باقی است ،رقصهای قلم شجاع الدین ابراهیمی از
اذهان نخواهد رفت .
دلم گرفته بود ،در جمع دوستان و انصار امام ( ره ) و بازماندگان هشت سال جنگ تحمیلی
 آنان که جان را به کف گذشته و مخلصانه نثار رهبرمی کردند.بودم ، اول صحبت از مسائل
 اقتصادی بود که یکی از دوستان بحث را به سوی سیاست و انتخابات کشاند،بحث به اوج
رسیده بود که یکی از آن یادگاران نسبت به دیگر دوستان ساکت تر بود اما ناگهان همانند شبهای
عملیات در جبهه های جنگ رزمندگان شروع به خداحافظی می کنند و اشک شوق می ریزند
ایشان ،اشک  بر گونه های او بوسه زد ،دیدم ،گفتم حاجی چی شده ،اشکهای پاکش را پاک
کرد که دیگران متوجه نشوند و گفت نمی دانم , اینان چه زمزمه می کنند از چه میگویند
اما در اوج گفتهای آنان ناگهان به سرزمین وحی ،سرزمین لاله ها رفتم ( جبهه جنگ )
شب عملیات شب وداع دوستان شبی که همانند شبهای قدر می باشد و این بود که اشکهایم
سرازیر شد.من نیز بغز گلویم را گرفته بود که ما کجائیم و اینان کجایند ،روزگار چه کرده
که از یاد برده ایثار ایثارگران را از یاد برده خون شهیدان را ،نسل به نسل در حال فراموشی است .
همین بود که چند بیت از استاد بزرگ شجاع الدین ابراهیمی را به یاد آوردم ،برای شما می نگارم
امیدوارم  مقبول بیفتد.
شب نگاهم را به آتش دوختم                       شعله گشتم چون شقایق سوختم
شمع هستم ناگزیراز سوختن                        دوست دارم شعله را آموختن
هرچه من گل داشتم غم چید و رفت                غنچه هایم را کفن پیچید و رفت
عشق، تصویر بهاری پرپر است                   باغبان لاله های بی سر است
یاد یک عشق بهاری کرده ام                        چون قناری بیقرای کرده ام
یاد((سنگر))،یاد((جبهه))،یاد((جنگ))            یاد شلیک حماسه با تفنگ
نخلها بوی شهامت می دهند                         لاله ها عطر شهادت می دهند
باز هم کابوس سوزان دیده ام                        خواب آتش در نیستان دیده ام
گمشده دارم ،چه کس دارد خبر                      از شقایق های (( مفقودالاثر))
خون دل در جام لاله خورده ایم                    ما شراب (( هشت ساله )) خورده ایم
آینه بسته است امشب چفیه ام                      نام یک گل می کشد تا گریه ام
این سئوال عشق از هر خنجری است             مرگ سرخ گل چرا زیبا تراست
امشب احساس غریبی می کنم                       ناله های : یا حبیبی می کنم
دوستان آبی من نیستند                                شاهد بی تابی من نیستند.
                               
                                     سرزمین نینوا یادش بخیر  

                    (روزگار در اینجا = سران مملکت و مسئولین )


  نظرات شما  ( )

<      1   2   3   4   5      >
 

Powered by : پارسی بلاگ